صدای ماشین ، بچه ها در حال بازی، مرد در حال جمع کردن برگ ها و هیاهوی کودکان که در غوغای ماشین چمن زنی گم می شود
کنار پنجره نشسته ام و صفحه زندگی را ورق می زنم، باز برگریزان و پاییزی دیگر با گام های شتابان می آید
صدای قهقه کودکان فضا را پر کرده و چه معصومانه است این لبخندها، پاک و زلال به صداقت آواز قناری
پشت پنجره نشسته ام و روز دیگری شروع می شود
چه زیباست زندگی ...M.Z
No comments:
Post a Comment